در اينجا به بررسي برخي فناوريها خواهيم پرداخت كه درصدد است در نحوه انجام كارهاي روزانه تغييراتي ايجاد كرده و آنها را براي ما آسان سازد. به طور مثال خيلي پيش از اينها پيشبيني شده بود كه ما بتوانيم توسط فناوري Teleportation از محلي به محل ديگر برويم، ولي متاسفانه چنين پيشفرضي تا به حال به واقعيت نرسيده است. وقتي VCRها اختراع شد، همان ابتدا مورد استقبال بسيار كاربران قرار گرفت، ولي با گذشت زمان و قبل از اينكه خيلي از ما تصميم بگيريم از آن استفاده كنيم، به طور كامل از صحنه خارج شد. البته اين را هم بايد اضافه كنيم كه طبق بسياري از پيشبينيها، فناوريهاي آينده به علم اتمها و مولكولها مربوط است؛ هر چند اين نيز در حد پيشبيني است و قطعيت ندارد.از اين پيشبيني دو گروه به طور عمده سود ميبرند؛ گروه اول نوآوراني هستند كه قصد ساخت و توليد محصولات جديد را دارند و گروه دوم، كاربراني كه ميخواهند از طريق استفاده و كار با چنين فناوريهايي بتوانند كارهاي خود را براحتي انجام دهند. خيلي از اين نوآوريها در همان مرحله آزمايشگاهها مانده و به مرحله توليد انبوه نرسيده است، در حالي كه برخي ديگر نه تنها توليد شده بلكه تغييرات زيادي را به همراه داشته است.اولين فناوري كه مورد بررسي قرار ميگيرد هوش مصنوعي در اندازه صفر است، اگر به كسي بگوييد تو از نظر سطح هوش صفر هستي! طرف مقابل شما مسلما از دستتان دلخور ميشود، در صورتي كه هوش مصنوعي در رايانه به معناي جمعكردن حجم بسيار زياد حافظه در اندازه بسيار ريز و كوچك است. كمپانيهاي بزرگي همچون Intel هزينه زيادي را صرف ميكند تا بتواند بدرستي حدس بزند چنين فناوريهايي در آينده به كدام سمت ميرود. علاوه بر اين، دانشمنداني چون ديويد جوهانسون، حجم كل رايانهها را در آينده به حدي كوچك ميداند كه ميتوان آن را در هر جا و هر چيزي قرار داد.دومين پيشگويي كه درباره آينده انجام گرفته در زمينه هككردن است كه Neurohacking نام دارد. در اين فناوري دانشمندان سعي كردهاند از طريق ماشينها ذهن آدمها را بخوانند. عمده كار درخصوص اين طرح توسط دانشگاه بركلي كاليفرنيا انجام گرفته است.در اين روش، سيستمها فعاليت الكتريكي ذهن را از طريق امواج ارسال شده از مغز به فضاي خارج ميخواند؛ يعني به نوعي رمزگشايي امواج ارسال شده از طرف مغز است. البته اين روش خطرناك به نظر ميرسد، چرا كه با كمك آن ميتوان ريزترين افكار انسانها را خواند و اين يعني امنيت به طور كامل از ميان ميرود. با انجام اين كار، موفقيت بسياري از كمپانيهاي بزرگ تبليغاتي به نوعي تضمين شده است، چرا كه با خواندن ذهن افراد مختلف ميتوان به گونهاي تبليغات كرد كه بيشتر مشتريان خواهان خريد محصول تبليغ شده باشند.حتي اگر هم روش Neurohacking نتواند با موفقيت همراه باشد و دانشمندان نتوانند از آن طريق افكار ما را بخوانند، اين گروه ميتوانند با راه پيداكردن به اطلاعات مربوط به ما هر آنچه را نياز دارند به دست آورند. اين جمعآوري اطلاعات از طريق خود ما صورت ميگيرد، چرا كه ما با عضو شدن در سايتهاي مختلف و قرار دادن اطلاعات روي cloud، در حقيقت اين امكان را براي اين شركتها يا اشخاص ايجاد ميكنيم تا به حجم انبوه اطلاعات متعلق به ما دسترسي پيدا كنند.در عمل با انجام پردازشهاي لازم روي تمام اطلاعات جمعآوري شده، كمپانيهاي بزرگ براساس بيشتر بودن درخواست يا كلمهاي، ميتوانند پايه كار تبليغات خود را روي آن قرار دهند. مثلا تصور كنيد بيشتر كاربران طي روز يك كلمه خاص را جستجو كنند، همين كلمه ميتواند به كمپانيهاي بزرگ ايدهاي براي انجام تبليغات حول محور آن را بدهد.از ديگر فناوريهايي كه مربوط به آينده است، ميتوان به Quantom Control اشاره كرد. براي اينكه بتوانيد تصور كنيد اين فناوري چيست، بهتر است ذرهاي ريز را روي يك چيپ بسيار ريز رايانهاي تصور كنيد. اين پديده در اندازه ميكروسكوپيك طراحي شده، در حالي كه قدرت تفكر همانند يك رايانه بزرگ را بدون نياز به مدارها دارد. علاوه بر اين، اطلاعات ذخيره شده روي اين چيپ بسيار ريز از طريق صدا يا نور جابهجا ميشود، به همين دليل ميتوان گفت كه در فناوري كوانتوم از قواعد فيزيك براي انجام كارهاي رايانهاي استفاده ميشود. از طرف ديگر فناوري QED يا الكتروديناميك كوانتوم درصدد است تمام مسائل را از طريق نور حل كند به همينخاطر chipهايي كه توسط اين فناوري طراحي شده است عينا اطلاعات را از طريق نور روي چيپها جابهجا ميكند. البته اين را هم بايد اضافه كرد كه اين فناوري براي كمك به Zero-sized intelligence طراحي شده، ولي هنوز به طور كامل پيشرفت نكرده است. ادغام اين دو فناوري با هم نه تنها عملي شدن چنين تصوراتي را ممكن كرده، بلكه ميتواند در آينده اساس كار كل رايانهها و گجتهاي متفاوت را تشكيل دهد. يكي از مهمترين مزيتهاي چنين فناوريهايي، كوچك بودن سايز آنهاست تا جايي كه اندازه آنها را ميتوان به اتم تشبيه كرد.لازم به ذكر است كه پيشرفت هر فناوري همانقدر كه ميتواند مفيد واقع شود، ضررهايي هم درپيدارد؛ مثلا يكي از خطرات پيشرفت فناوري به وجود آمدن شبكههاي سياه است، چرا كه با استفاده از فناوريهاي ديگر كه در همه جا قرار دارد، ما ميتوانيم هدف برخي افراد سودجو و غير قابل اعتماد براي سوء استفاده قرار گيريم. براي درك بهتر تصور كنيد شما به عنوان كاربر، اطلاعات را دست و پا شكسته در سايتهاي مختلف قرار ميدهيد، همين امر باعث ميشود شخصي بتواند با دريافت چنين اطلاعاتي، هويت خود را پنهان كرده و از طريق هويت شما دست به انجام هر كاري بزند يا اينكه اين افراد ميتوانند اطلاعات مربوط به كارتهاي اعتباري شما را بدزدند و نهايت سوء استفاده را از آنها ببرند. چنين كارهاي سودجويانهاي را همه به نام حملات Cyber ميشناسند. نمونههاي مختلف چنين دزديها را تا به حال زياد ديدهايم؛ مانند هككردن سيستم بانكها و برداشتهاي ميليوني از حساب مشتريان و... . همين كارها باعث كاهش امنيت در محيط اينترنت شده كه در نتيجه برخي كاربران علاقهاي ندارند خيلي از كارهاي خود را به صورت آنلاين انجام دهند.آخرين فناوري كه به صورت مختصر به آن ميپردازيم، فرآيندي است كه مردم ميتوانند براحتي زبانهاي مختلف را بفهمند. تنها راه انجام اين كار، فشاردادن دكمهاي روي وسيله مترجم و صحبتكردن به زبان خودتان است، كارهاي ديگر را گجت مورد نظر انجام داده و حرفهاي شما را به زبان مقصد ترجمه ميكند.
|
.: Weblog Themes By Pichak :.